موضوع رویداد: اخبار, تصاویر | بدون ديدگاه | دی ۴, ۱۳۹۲
* عکس و یادداشت کوتاهی که محسن یگانه امروز روی صفحه شخصی اش گذاشت بازتابهای زیادی داشت. گویی همه منتظر بودند تو مجوز بگیری!
ظهر امروز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با من تماس گرفتند و گفتند بالاخره مشکلات قبلی برطرف شده و می توانم آلبوم رسمی ام را منتشر کرده و به صورت مجاز فعالیت کنم. محسن هم از اولین نفراتی بود که با خبر شد و تبریک گفت.
* تو مدتهاست در انتظار دریافت مجوز هستی. فرایند دریافت مجوز تو بیش از حد طولانی بود. به نظرت چه دلیلی داشت؟
دقیق نمی توانم بگویم. اما شاید دلیلش این بود که از همان ابتدا، خودم به صورت مستقیم برای دریافت مجوز اقدام نکردم. یکی از تهیه کننده ها پیگیر امور مجوز من بودند، چند بار خواستم تا خودم پیگیری کنم اما ایشان اصرار داشتند که خودشان کار را پیش ببرند و متاسفانه نتیجه ای حاصل نشد.
* از اولین باری که برای دریافت مجوز اقدام کردی، چقدر می گذرد؟
تقریباً چهار سال.
* در تمام این مدت همان یک نفر پیگیر ماجرا بود؟
حدود دو سال و نیم ایشان پیگیر بودند. ولی بالاخره خودم پیگیر شدم و خدا را شکر نتیجه داد.
* چه کسی در این میان نقش موثری داشت؟
آقای مرادخانی، معاون محترم هنری وزارت ارشاد خیلی نقش داشتند. البته از مسئولین محترم حراست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم سپاسگزارم که خیلی نسبت به من لطف داشتند و در این زمینه همکاری کردند. در روزهای اول روی کار آمدن آقای مرادخانی، جلسه ای با ایشان داشتیم، من شرایطم را توضیح دادم و آقای مرادخانی هم قول پیگیری دادند. بسیار از ایشان سپاسگزارم. به نظرم آقای مرادخانی می تواند خیلی به موسیقی کمک کند. یکی از ویژگی های مثبت ایشان این است که بچه های موسیقی را می شناسند و از آثارشان مطلعند. این خودش خیلی کمک بزرگی می کند. معمولاً کسانی که قبلاً در این سمت بودند صرفاً مدیر بوده اند. ولی ایشان علاوه بر اینکه مدیر هستند، از جنس هنرمندان هم هستند. ویژگی دیگر آقای مرادخانی این است که می شود ایشان را دید! در حالی که پیش تر این امکان حتی در مورد مدیران رده پایین تر هم میسر نبود. اما الان این امکان میسر است که هنرمندان ایشان را رو در رو ببینند و مشکلاتشان را در میان بگذارند. امیدوارم این روند ادامه داشته باشد.
* افراد دیگری هم اخیراً توانستند مجوزشان را اخذ کنند…
بله. سعید مدرس، علیرضا طلیسچی، حسین استیری و دوستان دیگر مجوز گرفته اند و من از این بابت بسیار خوشحالم. امیدوارم که من نفرِ آخر نباشم و بقیه هم بتوانند مجاز شوند و همانطور که آقای مرادخانی هم گفتند چارچوب ها طوری باشند که وزارت ارشاد نقش «ارشادی» داشته باشد و دایره غیر مجازها کوچکتر شود. خیلی از بچه هایی که غیرمجاز هستند، کاملاً این قابلیت را دارند که در حیطه ی مجاز کار کنند. فقط اشتباهشان این بوده که ویدئو داده اند. شاید هم اشتباه نبوده چون هیچ کس حاصر نیست اسپانسرشان بشود. من خودم هم آهنگسازم، هم تنظیم کننده ام و هم ترانه می نویسم و کارهای خودم را انجام می دهم؛ اما خیلی های دیگر نمی توانند هزینه های لازم را تامین کنند. برای اینکه در جایی خودشان را به نمایش بگذارند کلیپ می دهند و ممنوع الکار می شوند.
* نمی توان نقش موثر کلیپ را نادیده گرفت….
بله. کلیپ ساختن جذاب است. چون موسیقی فقط صدا نیست؛ مجموعه ای صدا و تصویر و… است. همانطور که سینما هم فقط تصویر نیست؛ بخش مهمی از حس یک صحنه با موسیقی القا می شود. این را هم باید گفت که در تمام دنیا هنرمندان رسانه دارند، اما متاسفانه رسانه نداریم. صدا و سیما هم که به جز موارد خاص و با محدودیت های خاص خودش، حمایت نمی کند. اما در نهایت، همانطور که کلیپ در دیده شدن موثر است، شاید خیلی بیشتر در محو شدن هم موثر است. چون خواننده درگیر کلیپ ها می شود و روزی می رسد که به این فکر می کند که «کلیپ ساختم که چه بشود»؛ بازگشت مالی ندارد و باید هزینه هم کرد، مسائلی مثل ممنوع الکار شدن و دستگیر شدن هم وجود دارد.
هیچ کس اولش با انگیزه مالی وارد این عرصه نمی شود. اکثر بچه ها با عشق به موسیقی کار را شروع می کنند. ولی به جایی می رسی که سنت بالاتر می رود و نیازهایت عوض می شود. آن وقت به خودت می گویی پس شغل من چیست؟! آن موقع می فهمی که کلیپ هایت باعث شده نتوانی کنسرت بگذاری و آلبوم بدهی و در نتیجه هیچ درآمدی نخواهی داشت. فقط هزینه کرده ای. هیچ راهی هم نداری جز اینکه در مراسم ها بخوانی! عده ای این کار را می کنند و عده ای هم نمی توانند چنین کاری بکنند و با روحیاتشان جور در نمی آید و واقعاً این بدترین حالت ممکن است. خدا را شکر من با این همه مشکلات مالی، حداقل از پس هزینه های خودم برآمده ام. چون برای دیگران کار می سازم. اما عده ای فقط خواننده اند یعنی باید برای ترانه، آهنگ، تنظیم، ویدئو کلیپ و… هزینه کنند و آخرش هم به هیچ میرسند و یک روزی متوجه این میشوند که دیگر دیر شده است. چون عمر هنری یک خواننده دیگر اینطور نیست که مثل گذشته بگوییم مثلاً ۲۵ یا ۳۰ سال است، عین فوتبال شده است. دوران اوج ۳ سال تا ۵ سال و اگر خیلی خوش شانس باشی ۱۰ سال است. البته استثنا هم وجود دارد. ولی شاید روزی برسد که این معروفیت هم دیگر فایده ای ندارد و مثل اوایل برایتان جذاب نیست و از آن طرف، برای مردم هم جذاب نخواهد بود چون اینقدر شما را دیدند که خسته شده اند!
* تو از راهِ رفته، می توانی به خوبی برای جوان ترها حرف بزنی. توصیه ات چیست؟
نظر من این است که بچههایی که میخواهند کار کنند، سعی کنند از مشورتها و راهنماییهای خوانندگانی که قدیمیتر و چند دوست بزرگتر و هر کسی که میشناسند استفاده کنند و به سمت موسیقی غیر مجاز نروند. علاوه بر آن دغدغههای مالی، بزرگترین آرزوی یک خواننده، برگزار کردن کنسرت است. مثل بازی کردن در تیم ملی فوتبال است. یعنی شما حاضر هستی هیچی نداشته باشی ولی کنسرت داشته باشی و این انرژی مستقیم را از مردم گرفتن خودش بحث جداگانهای است که شاید به خاطر ویدئو، سالها از آن محروم بشوی و هیچ موقع آن لذت را نبری.
* خیلی از کسانی که در ماهواره کلیپ داشته اند، می گویند کارها را خودشان به شبکه ها نداده اند! تو هم از آن دسته هستی؟
من کلیپها را تقریباً شش سال پیش، خودم به شبکهها داده بودم تا پخش کنند ولی در این ۳، ۴ سال اخیر که تصمیم گرفتم به سمت کار مجاز حرکت کنم، تازه متوجه شدم که آنها موقع پخش کلیپ چقدر استقبال میکنند ولی وقتی به آنها میگویی که «دیگر پخش نکنید، برای من مشکل ساز است، من میخواهم کار مجاز عرضه کنم و…»، آنجاست که دیگر کسی جوابت را نمیدهد و اصلاً معلوم نیست که مسؤلش کیست و دیگر هیچکس آنی که باید باشد، نیست. این موضوع خودش به تنهایی نزدیک به دو سال کار من را به عقب انداخت تا ما بالاخره بتوانیم جلوی پخش این کلیپها را بگیریم.
* چیزی که هوادارانت بی صبرانه منتظر شنیدنش هستند این است که آلبومت کی منتشر می شود؟
شعرها برای گرفتن مجوز ارائه شده و فکر میکنم تا هفته آینده مجوزهایش صادر شود و سعی میکنیم مجوز موسیقی آن را هم تا آخر دی ماه بگیریم. قول نمیدهم، اما اگر بتوانم سعی میکنم آلبوم را برای اواخر بهمن یا اوایل اسفند عرضه کنم.
* یعنی آلبوم امسال منتشر میشود؟
اگر بتوانم و مجوزها صادر شود، بله. چون میخواهم بعد از این همه سال که منتظر چنین روزی بودم، کارهایم را به بهترین شکل انجام دهم و اصلاً نمیخواهم با عجله و بیدقتی این کار صورت بگیرد. سعی خودم را میکنم که آلبوم را نزدیک ماه اسفند ارائه کنم، اما اگر به هر دلیلی نشد، قطعاً بعد از عید این کار را انجام میدهم.
* در مورد آلبوم و تعداد تراکهای آن توضیح بده…
سعی میکنم حداقل شش یا هفت تراک آلبومم جدید باشد. تمامی تنظیمهای آلبومم را خودم به همراه امیرمیلاد نیکزاد انجام میدهم و اکثر شعرها و ملودیها مثل همیشه از خودم است.
* برادرت سیروان در آلبوم تو تنظیمی نخواهد داشت؟
مشغلههای سیروان خیلی زیاد است؛ از کنسرت گرفته تا آلبوم خودش. خیلی دوست داشتم که در آلبوم من حضور داشته باشد ولی شاید فقط یک آهنگ را برای من تنظیم کند که آن آهنگ هم ریتمیک نیست.
* اسم آلبوم را انتخاب کرده ای؟
نه واقعاً هنوز اسمش را نمی دانم! اسم آلبوم را هم مثل آهنگهایم انتخاب می کنم. گاهی اسمی انتخاب می کنم که چندان کلیشه ای نباشد و نسبتاً خاص باشد، مثل «ریسک»، «هیپنوتیزم» و «طفره نرو» و گاهی هم خیلی معمولی مثل «بدون تو». بستگی به حال و هوای خودم و حسی که از آلبوم می گیرم دارد.
* برای کنسرت هم برنامه ریزی کرده ای؟
نه، چون تا آلبوم حاضر نشود هیچ فکری نمی شود کرد. اول باید آلبوم منتشر شود تا برای کنسرتها برنامهریزی کنم.
* نکته مهمی که طرفدارانت میخواهند بدانند این است که کدام آهنگها را میتوانند در کنسرتهایت بشنوند؟
معلوم نیست ولی در آلبومم تعدادی از تراکهای قبلی که خودم بیشتر دوست داشتم وجود دارد.
* تو به عنوان ترانه سرا، آهنگساز و خواننده با خواننده های دیگر کار کرده ای. سیروان هم این تجربه را به عنوان تنظیم کننده داشته است اما اخیراً که به عنوان خواننده پررنگ تر از قبل شده، در این زمینه چندان فعال نیست و در واقع کم کار شده است. آیا این اتفاق برای تو هم خواهد افتاد؟
خدا را شکر این روزها تعداد اجراهای سیروان چه در تهران و چه در شهرستانها بیشتر شده است و به همان نسبت وقت کمتری دارد، حتی برای خودش. انرژی ای که کنسرتها از خواننده می گیرد خیلی زیاد است و اینطور نیست که فقط دو ساعت روی استیج بخواند و بعد قبراق و سرحال باشد. اگر سیروان سه سال پیش این فرصت را داشت که هر سال برای خودش یک آلبوم تنظیم کند و یک آلبوم هم برای خواننده دیگری تنظیم کند و در کنار آنها تعدادی تک تراک هم برای دیگران بسازد، الان این زمان کلاً به این محدود میشود که فقط برای خودش هر دو سال، یک آلبوم تولید کند یا اینکه چند تک تراک بسازد. فرق سیروان و من با بقیه خوانندهها – نه همه آنها – این است که خیلی از آنها فقط میخوانند یا نهایتاً ملودی کارهایشان را می سازند، ولی کسی که رهبر ارکستر خودش است، خواننده است، آهنگساز و تنظیمکننده آلبومش است، میکس و مسترینگ آلبوم خود را هم انجام می دهد و همه کارها بر عهده خود اوست، انگار کار شش نفر را به تنهایی انجام می دهد ولی خواننده ای دیگر به طور همزمان به یک نفر می گوید شعر را شما بگو؛ به یک نفر دیگر می گوید تنظیم را شروع کن، یک نفر دیگر صدا برداری کنسرتش را می کند و نفری دیگر رهبر ارکسترش است و او فقط میخواند، مجال بیشتری نسبت به کسی که خودش کار شش نفر را انجام می دهد دارد. سیروان پرکار شده، اما در زمینه ای دیگر.
* این مسئله در مورد تو چطور خواهد بود؟
قطعاً من هم اگر کارهایم به همین شکل پیش برود، احتمالاً برای دیگران کار نمی سازم یا اگر هم باشد خیلی کم است.
* فکر می کنی بتوانی در رقابت با سیروان از او جلو بزنی؟!
من هیچ وقت خودم را رقیب سیروان نمی دانم. قصد رقابت با کسی ندارم و کسی را هم رقیب کسی نمی دانم. هیچ خواننده ای جای خواننده دیگری را تنگ نکرده است. سبکها و سلیقه ها متنوع است. فقط به این فکر می کنم که کاری انجام دهم که خودم و طرفدارانم دوست داشته باشیم.
* حرف پایانی؟
از پدر، مادر و همسر عزیزم به خاطر حمایتهایشان ممنونم. از برادر عزیزم «سیروان» خیلی ممنونم که همیشه هم انگیزه ام بوده و هم پشتیبانم. هیچ وقت در این شش سال نگذاشت که نا امید شوم. از همه طرفداران عزیزم که بسیار دوستشان دارم و در این سالها در هر شرایطی پشت من بوده اند هم سپاسگزارم. بزرگترین انگیزه ام برای ادامه کار آنها بوده اند.
منبع: موسیقی ما